باران حضورت که ببارد تنهایی ام
خشکسالی اش را تعطیل می کند
به حرمت قطراتی از جنس تو
**********
یه خیابون یه بارون دستهای یخ کرده یه آهنگ کلی فکر!
و پاکت سیگار به ازای تمام شارژهایی که
باید برای با “تو” بودن خریده میشد…!
**********
در این شبــهای بـــارانی غــــــم انگیز است تنـــــــهایــــــی
بـــــــه امـــــــید نگـــــــاهی تلــخ که می آیـــــی
به احســــاست قســــــم یــــک شب
دلم می میرد از حسرت و من اهسته میگویم:
تــــــو هــــــــم دیـــــگر نمـــیـــایــــی …
**********
باران که می آید… یک نفر، با لبخندی، نفس عمیقی می کشد و می گوید:
واااو چه بوی خوشی می آید و یک نفر با چشمانی خیس تر
از خیابان کارتون هایش را جمع می کند
و می گوید خدایا تمام زندگی ام خراب شد..
**********
بــــــــاران مــی خـــواهــــم آنـــقــدر شــــدیــــد کــه؛
مـن و تنــهایی ام را بـشــویـد ببـرد!
**********
هنوز هم وقتی باران می آید تنم را به قطرات باران می سپارم …
می گویند باران رساناست
شاید دستهای مرا هم به دستهای تو برساند …
**********
شب نزدیک است …!
هر شب دستم را تنهــــــا …
بر شانه ی تنهای شـــــــــب میگذارم؛
و برایش از ” تـــــــــــو ” میگویم …..
بـــــــــــاران میگیرد !!!!
**********
دلم که تنگ میشود
دست به دامان پنجره ها می شوم
دلم که تنگ می شود
بوی خاک باران خورده به دادم می رسد
خاک باران خورده برگهای خیس
خدای مهربان
تنهایی که فشار می آورد
همه نیست می شوند!
**********
با ابرها چه غصهی پنهانیست؟
این عصرِ چندشنبهی بارانیست؟
وقتی که میبُریم مدام از هم
این عشق نیست، چاقوی زنجانیست!
**********
چقدر این دوست داشتن های بی دلیل خوب است
مثل همین باران بی سوال که هی می بارد
که هی اتفاق آرام و شمرده شمرده می بارد!
**********
من برای تو چتری بیش نبودم …
بـاران که تمام شد فراموشم کردی!
تو تتنها همقدم باران می خواستی اما من خود باران شدم بعد از تو …
**********
نبود تـــــــــو . . فقط نبودنِ تــــــــو نیست!
نبودن خیلی چیزها هست!
ابرهای مست ولگرد در نبودنت دیوانه وار می بارند!
که روزی با نگاهی باورشان کرده بودی . .
حــــالا اصلا بی خیـــــــــال شهر ویران شده ام . .
تـــــــــو بگو؟ با آسمان های دیگر چه باید کرد ؟؟؟
**********
هوا بارانی ست ولی شیشه؛ چرا بخار نمیگیری؟
نترس؛ رفت … دیگر اسمش را رویت نمی نویسم
**********
این که چقدر از آن روزها گذشته
یا اینکه چقدر هر دویمان عوض شده ایم
یا اینکه هر کداممان کجای دنیا افتاده ایم اصلا مهم نیست …
باز باران که ببارد، هروقت که میخواهد باشد، دلم هوایت را میکند …
**********
تنها ادامه میدهم در زیر باران
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم
میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم
ببار باران من نه چتر دارم نه یار . .
**********
من خیس دلتنگی ام
اما کوچه آبی احساست را گم کرده ام
مسیر عاشقی ات را یادم نیست…
حالا نمی دانم تو مرا انتظار می کشی یا من تو را؟!